شماره تماس 09309871159

معرفی شهر مقدس مشهد جهت آشنایی توریستان و گردشگران

آشنایی با شهر مشهد مقدس جهت بالا بردن آگاهی و دانش توریستان و مسافران و گردشگران

 

 

اطلاعاتي مختصر درباره مشهد مقدس

مشهد، مرکز شهرستان مشهد و استان خراسان رضوي در شمال شرقي استان و ايران درفاصله 892 کيلومتري تهران واقع شده است.از شمال به شهرستان کلات و از شمال غربي  به شهرستان درگز و از غرب به شهرستان هاي چناران و نيشابور و از شرق به شهرستان هاي سرخس و تربت جام و از جنوب و جنوب غربي به شهرستانهاي فريمان و تربت حيدريه محدود مي شود. شهر مشهد در انتهاي جنوبي دشت توس واقع شده است و رشته کوه هزار مسجد در شمال شرقي و رشته کوه بينالود در غرب  و جنوب غربي آن قرار دارد. شهرستان مشهد بر اساس تقسيمات کشوري در سال 1375 داراثي بخش هاي مرکزي ، احمد آباد ، رضويه ، طرقبه و شهرهاي مشهد ، شانديز ، طرقبه ، ملک آباد و رضويه و دهستان هاي تبادکان ، توس ، کارده ، ميان ولايت ، کنويست ، پيوه ژن ، سرجام ، آبروان ، پائين ولايت ، ميامي ، شانديز ، طرقبه و 522 روستا مي باشد.بر اساس آخرين سرشماري جمعيت شهرستان مشهد 2247996 نفر بوده است. از اين تعداد 1887405 نفر 957345 مرد و 930060 زن در شهر مشهد ساکن هستند. مشهد بعد از تهران دومين شهر پر جمعيت ايران است.شهر مشهد در 36 درجه و 17 دقيقه عرض شمالي و 59 درجه و 36 دقيقه و 45 ثانيه طول شرقي واقع شده است و ارتفاع آن از سطح دريا 985 متر است.
 

شهر مشهد
تا قبل از سال 202 هجری قمری هیچگاه کسی فکر نمی‌کرد که قرار است شهری به نام مشهد بوجود آید اما در این سال و پس از شهادت و دفن حضرت امام رضا (ع) در محلی از توابع توس به نام سناباد که به همین مناسبت نیز آنجا را مشهد رضا (محل شهادت) نامیدند هسته اصلی شهر مشهد کنونی پدید آمد. سلطان محمود غزنوی بقعه ای بر روی مرقد امام رضا(ع) بنا کرد.

در قرن هفتم هجری که شهر توس به دست مغولان ویران گردید، جمعیت آن سامان رو به سوی مشهد آوردند و به تدریج بر وسعت و آبادانی این شهر افزودند.

شهر مشهد که در آغاز بقعه ای در آبادی سناباد نوقان بود، به تدریج توسعه یافت.ناحیه توس ابتدا مسکن اقوام غیر آریایی بوده است.

در داستان های ملی ایران، بنای اصلی شهر توس را به جمشید و تجدید بنای آن را به توس پسر نوذر که پهلوان و سپهسالار ایران بود، نسبت می دهند این شهر در زمان ساسانیان وجود داشته است.

قسمتی از شهر توس در زمان خلافت عثمان به دست اعراب افتاد و ضمیمه سرزمین های قلمرو اسلام در دوره خلافت عمر شد.

از سال 421 هجری قمری سلجوقیان به تدریج در شهرهای مهم خراسان نفوذ کردند تا آنکه ملکشاه سلجوقی در سال 465 هجری قمری توس را به عنوان تیول در اختیار خواجه نظام الملک توسی وزیر کاردان خود گذاشت. در سال 548 هجری قمری قبیله غز، پس از غلبه بر سلطان سنجر سلجوقی، شهرهای بزرگ خراسان از جمله توس را به تصرف خود در آوردند.

جدائی مناطق و شهرهای نواحی شمالی و شرقی خراسان در طی دو قرن گذشته نه تنها همبستگی قومی و فرهنگی را کم نکرد، بلکه پس از فروپاشی اتحاد شوروی آشکارتر نیز شد و پیوندهای فرهنگی مستحکمی میان مردم خراسان بزرگ بوجود آورد و دلبستگی فراوانی بین مردم این نواحی ایجاد شد.

ویرانه هایی که از توس قدیم در کنار توس جدید باقی مانده است حکایت از قتل و غارت‌های بیشماری دارد که بر این شهر قدیمی گذشته است. شهر توس در زمره‌ نخستین شهرهایی بود که در معرض هجوم وحشیانه و خانمانسوز مغولان  قرار گرفت و عرصه آن لگد مال سپاهیان تولوی پسر چنگیزخان شد و مانند دیگر شهرهای خراسان به ویرانه ای بدل شد.

شاعر گرانمایه شهید بلخی در این باره می گوید:

 
دوشم گـذر افـتـاد بـه ویـرانـه‌ تـوس                      دیـدم جـغـدی نشستـه جـای طـاووس

گـفـتـم چـه خبـر داری از این ویـرانـه                     گفتا خبر این است که افسوس  افسوس

شهر توس به علت موقعیت خاص و حساسش در عصر فترت و دوره حد فاصل ایلخانان مغول و تیموریان، بارها میان حاکمان وقت دست به دست شد تا اینکه در سال 791 هجری قمری بعد از شورشی که موفقیتی نداشت، مردم آن قتل عام و قریب به ده هزار نفر کشته شدند و بر حسب معمول آن دوره در پای دروازه های شهر، برج هایی از کله‌ کشتگان ساخته شد.

در سال 807، شاهرخ فرزند تیمور لنگ به سلطنت رسید در زمان او در شهر توس آبادانی و سازندگی گسترش یافت. اهمیت فوق العاده ای که مشهد از عصر شاهرخ به بعد یافت، و توجه سلاطین تیموری، علی الخصوص سلطان بایسنقر به مشهد و روضه مبارکه، موجب کمرنگ شدن نام شهر توس شد.

به گونه‌ای که از نیمه دوم قرن نهم هجری دیگر در متون و تاریخ نامی از توس برده نمی‌شود.  اگر گاهی‌هم سخنی از آن به میان آمده به عنوان یکی از مناطق تابع مشهد معرفی شده است.

به هر روی، توس بعد از قرن نهم هجری قمری دیگر رنگ و بوی آبادانی به خود ندید. باقیمانده اهالی آن به مشهد کوچ کردند و حصاری که در عهد شاهرخ در پیرامون حرم احداث شده بود،‌ محل مناسبی برای اقامت آنان شد. از توس قدیم چیزی جز ویرانه‌ای به جای نمانده است.

توس جدید نیز به علت قرار گرفتن آرامگاه فردوسی، بزرگ شاعر پارسی گوی ایران زمین دارای اهمیت زیادی‌ است. به هر حال تاریخ مشهد کنونی با تاریخ شهر توس قدیمی پیوندی ناگسستنی دارد و تحولات سده های بعد از آن در پرتو بارگاه مشهدالرضا بار تاریخی و دینی دو چندان را بدست آورده به گونه‌ای که‌ این شهر به یکی از قطب های زیارتگاهی شیعیان جهان تبدیل شده است.

طوس

چنان‌که می‌دانیم، خراسان قدیم در عرف و اصطلاح نویسندگان کتب مسالک و ممالک و کیهان شناخت (جغرافیا) به چهار بخش تقسیم می‌شد و هر بخشی را ربعی می‌گفتند و هر ربع را به نام یکی از چهار شهر بزرگ که در زمانهای مختلف، کرسی آن ربع یا کرسی تمام ایالت خراسان بود، می‌خواندند. چهار شهر بزرگ خراسان قدیم نیشابور، هرات، بلخ و مرو بود.
 
 
تقسیم خراسان به ربع‌ها کار جغرافی‌نویسان عرب است. شهرستان توس را توس، پسر نوذر که 900 سال سپهبد بود، بنا کرد پس از آن سپهبدی از توس به زریر و از زریر به بستور و از بستور به کرزم رسید. شهر مشهد، یعنی مشهد حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در سمت خاور نیشابور است و سلسله جبالی که سرچشمه اکثر آب‌های نیشابور است مشهد را از نیشابور جدا می‌سازد.

شهر مشهد امروز کرسی خراسان ایران است و درچند کیلومتری شمال مشهد بقایای شهر قدیم طوس قرار دارد. طوس در قرن چهارم دومین شهر ربع نیشابور محسوب می‌شد و متشکل بود از دو شهر طابران و نوقان که متصل به هم بودند. به فاصله دو منزلگاه چاپاری از طوس، باغ بزرگی بود در دهکده سناباد و در آن دهکده قبر هارون الرشید که در سال 193 مرد،قرار داشت.

قبر امام هشتم شیعیان علی بن‌موسی الرضا (ع) که در سال 202 در اثر زهری که مأمون پسر هارون الرشید به آن حضرت خورانید‌ و باعث شهادت ایشان شد در همان باغ قرار داشت. نوقان که نوگان تلفظ می‌شود، هنوز نام محله شمال خاوری و دروازه آن در مشهد جدید است که از طریق آن دروازه به نوقان طوس می‌روند. نوقان در زبان مردم امروز نوغون تلفظ می‌شود و محله ای است در جنوب خاوری مشهد نه شمال خاوری، و دیگر جایی به اسم نوقان طوس وجود ندارد و ده نوقان در شهر حل و محل شده.


در قرن سوم، به قولی، نوقان از طابران بزرگتر بود، ولی یک قرن بعد، طابران از نوقان بزرگتر شد و تا زمان یاقوت حموی برهمین وضع باقی مانده بود، تا آن که لشکریان مغول طوس را ویران کردند.

نوقان به تهیه و ساختن ظرف‌های سنگی که به نواحی دیگر می‌بردند، شهرت داشت و از معادن آن طلا و نقره و آهن و مس استخراج می‌شد. در حوالی طوس فیروزه و سنگی که به آن خماهن می‌گفتند، همچنین سنگ مرمر سبز به دست می‌آمد که برای فروش به نوقان می‌بردند. اما این منطقه طوس کم آب بود.

اسم طوس در زمان یاقوت حموی، یعنی در قرن هفتم، غالباً بر ولایت آن اطلاق می‌شد و در آن ناحیه بیش از هزار دهکده وجود داشت تمام این آبادی‌ها همچنین دو شهر طوس یعنی طابران و نوقان در سال 617 پایمال لشکریان مغول شد و یکسره غارت و تاراج شد و از آن پس دیگر طوس روی آبادی و عمارت را به خود ندید.

چنین نیست، چنان که پس از این خواهد آمد، ابن بیطوطه که در 734 طوس و مشهد هر دو را دیده، طوس را اعظم و اکبر بلاد خراسان پس از ویرانی نیشابور و دیگر شهرهای بزرگ می‌خواند و در همان زمان راجع به مشهد می‌گوید آن شهر نیز بزرگ و پرجمعیت است طوس بعداز ضربات هلاکو و تیمور به طور کلی ویران شد تا در عهد شاهرخ تیموری بقایای مردم آن به مشهد نقل مکان کردند اما دو قبری که مجاور طوس بود، در اثر توجه ثروتمندان شیعه دوباره آباد شد.

09309871159